درد یعنی
درديعني
امشبم مثل شباي ديگه رو تختت دراز بکشي
اهنگ بزاري و بازم فکر کني به حرفايي که باهم ميزديم
به اينکه خيلي همراهم بودي
به اينکه حتي نگاهش برات يه دنيا ارزش داره
به اينکه چقدر باهم دعوا کرديم و اشتي کرديم
به اينکه کلي حرف توي دلت ميمونه و نميتوني بهش بگي
به اينکه.....
لعنت به اينکه ها....
و مثل هميشه چشمات بايد تقاص پس بدن
فقط دلم گرفته
دلم میخواهد …
چند وقــتی کرکره دلمو بکشم پاییـــن …
یه پارچـــه سیـاه بزنم درش و بنـویسم:
کسی نمـــــــرده
فقط دلـــــــــم گرفتــــــه…!
درد
می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…
درد یک پنجره...
درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند ..
معنی کور شدن را گره ها میفهمند ..
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین ..
قصه ی تلخ مرا سر سر ه ها میفهمند .
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن ..
چشمها بیشتر از پنجره ها میفهمند ..
زندگی شیرین
گذشته هایی که حالمان را گرفته است…
آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم..
و حال هم حالمان را به هم میزند…
چه زندگی شیرینی !!!